به‌رغم قدرتمندی و نفوذ گسترده آمریکا در جهان، یکی از نکات شگفت‌آور این است که سیاست خارجی آمریکا و امور بین‌الملل معمولا در محاسبات اکثر رای‌دهندگان آمریکایی عامل تعیین‌کننده‌ای نیست. با این حال، شاید رقابت انتخاباتی امسال اندکی متفاوت باشد، به‌ویژه اینکه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، تاثیر تحولات خاورمیانه بر کارزارهای انتخاباتی ایالات متحده کاملا مشهود است. در حالی که عملیات نظامی اسرائیل در نوار غزه ادامه دارد، جو بایدن پیوسته بر حمایت قاطع واشینگتن از اسرائیل تاکید می‌کند. ادامه این سیاست نه‌تنها به کاهش محبوبیت بایدن در میان توده‌های مردمی به‌ویژه در میان نسل جوان منجر شده، که خشم عمومی را درمورد خشونتی که اسرائيل در نوار غزه مرتکب می‌شود برانگیخته است.

البته واقعیت آشکار این است که هریس و ترامپ تا کنون هیچ طرح واقع‌بینانه‌ای برای توقف جنگ و هیچ‌گونه راه‌حل سیاسی برای پایان‌دادن به فاجعه غزه ارائه نکرده‌اند. گفتمان سطحی درباره غزه و شکست‌های پی‌درپی سیاست آمریکا درمورد درگیری در خاورمیانه نه‌تنها بر انتخابات ریاست‌جمهوری پنجم نوامبر جاری که بر جایگاه آمریکا در جهان اثرات منفی بسیار به جا گذاشته است. ایالات متحده که در گذشته در حل‌وفصل منازعات بین‌المللی نقش چشم‌گیری داشت، اکنون ناکارآمدی‌اش در جلوگیری از کشتار و ویرانی در غزه و لبنان را ثابت کرده است.

همچنین کاخ سفید انتظار نداشت که دولت نتانیاهو هرگونه طرح و تلاش آمریکا برای مذاکره براساس راه‌حل دوکشوری را رد و از پذیرش هر اقدامی برای پایان یافتن جنگ امتناع کند. واشینگتن تا اوایل فوریه ۲۰۲۳ از رفتار اسرائيل در نوار غزه انتقاد نکرد، اما بعدتر برای مهار رفتار اسرائیل تلاش‌های نافرجام بسیاری کرد و بارها فروش تسلیحات به تل‌آویو را به تعویق انداخت. دولت بایدن، به‌رغم اقدام‌های متعدد، نتوانست نتانیاهو را از ادامه جنگ در نوار غزه منصرف کند. البته رهبران اسرائيل می‌دانند که ایالات متحده در هر شرایطی از اسرائيل دفاع می‌کند و آن‌ها را در میدان نبرد تنها رها نمی‌کند.

پیامدهای این وضعیت که عمق سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را نشانه می‌گیرد، فراتر از ملاحظات سیاسی داخلی آمریکا است. نگران‌کننده‌ترین تهدید برای منافع آمریکا و زندگی مردم منطقه، خطر وقوع جنگی گسترده‌تر است که احتمال شعله‌ور شدن آن پیوسته درحال افزایش به نظر می‌رسد. در حال حاضر، اسرائیل در چند جبهه مختلف، ازجمله در نوار غزه، کرانه باختری و لبنان، می‌جنگد و درعین‌حال، درگیر جنگ موشکی و پهپادی با حوثی‌های یمن و رژیم جمهوری اسلامی است. تعداد شهروندان فلسطینی که تاکنون در نوار غزه کشته شده‌اند از مرز ۴۰هزار نفر فراتر رفته و بیش از ۶۰۰ فلسطینی دیگر هم دراثر درگیری‌های کرانه باختری جان باخته‌اند.

تردیدی نیست که ادامه درگیری‌های جاری می‌تواند به جنگی ویرانگر بدل شود و سراسر منطقه را در معرض ناامنی و بی‌ثباتی قرار دهد. افزون بر این، تشدید جنگ و گسترش روزافزون دامنه آن به روابط اسرائيل با کشورهای عربی لطمه می‌زند. هرچه جنگ غزه و درگیری‌های ناشی از آن بیشتر طول بکشد روابط اسرائيل با کشورهای منطقه متشنج‌تر خواهد شد و امتناع اسرائیل از پاسخ‌گویی به خواسته‌های واشینگتن برای گام برداشتن به سمت راه‌حل دو کشوری از طریق گفت‌وگو،  نتیجه‌ای جز فاجعه و ویرانی در پی نخواهد داشت.

متمرکز شدن مقام‌های آمریکایی بر انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌ رو و دیدگاه‌های متضاد دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان درمورد نقش مناسب آمریکا در امور بین‌الملل، این تردید را ایجاد کرده است که آیا ایالات متحده توانایی تعیین مسیر سیاسی سازنده در خاورمیانه را دارد یا نه؟

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که جنگ غزه چه تاثیری بر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا خواهد داشت. به باور بسیاری از رای‌دهندگان جوان و عرب‌تبار آمریکایی، بایدن در پایان‌دادن به جنگ در غزه و لبنان شکست خورده است. همچنین درحالی‌که مواضع هریس به نظر برخی از رای‌دهندگان امیدوارکننده است، اعتقاد اکثریت این است که دموکرات‌ها نه‌تنها به غزه اهمیت نمی‌دهند که نگرانی بخش عمده‌ای از رای‌دهندگان را نادیده می‌گیرند. فارغ از اینکه نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به سود هر طرفی که رقم بخورد، واشینگتن درنهایت مجبور خواهد شد تا در تحولات روبه‌وخامت منطقه نقش‌ جدی‌تری ایفا کند و از گسترش دامنه جنگ در خاورمیانه، که حتی به ضرر منافع آمریکا است، جلوگیری کند. هنوز بسیاری از کشورهای منطقه همچنان به واشینگتن چشم دوخته‌اند تا برای پایان‌دادن به درگیری‌هایی که نگرانی همگان را برانگیخته است، پادرمیانی کند. به‌هرحال، رئیس‌جمهوری آینده ایالات متحده در سیاست خارجی، به‌ویژه در خاورمیانه، با چالش‌های بزرگی مواجه است و از همان روز اول باید با آن دست و پنجه نرم کند.